فلسفه علم Philosophy of Science ، شاخه ای از فلسفه (و البته علم) است. هر چند که فلسفه علم نیست، فلسفه علم، خود یک علم است. در واقع موضوع فلسفه علم، پرداختن به چیستی علم است. بدین معنا که به چگونگی علم Science (معنای لفظ واژه علم با لفظ واژه دانش Knowledge به کل متفاوت است، چرا که علم یک فرآیند یا مجموعه فرآیندهاست و این در حالی است که دانش به عنوان خروجی علم، دانسته و یا مجموعه دانسته هایی است که از ورودی های خام مانند مشاهدات و داده های اولیه علم به مثابه یک سیستم می باشد) می پردازد.
بنابراین می توان فلسفه علم را فلسفه ای برای فرآیند یا مجموعه فرآیند هایی دانست که یک علم را به مثابه سامانه و سیستمی که داده های خامی چون مشاهدات و محسوسات و ادراکات و غیره را دریافت می کند و خروجی های آن دانش است، دانست. با این وجود برای درک و فهم ژرف تر تعریف فلسفه علم لازم است که نخست به تشریح و تعریف فلسفه و علم و شبه علم بصورت مستقل بپردازیم.
ماریو بونگه Mario Bunge، در فرهنگنامه فلسفی Philosophical Dictionary, c 2003 خود، فلسفه را چنین تعریف می کند:
" رشته ای که عمومی ترین مفاهیم (مانند مفهوم هستن، شدن، ذهن، علم و هنجار) و عام ترین فرضیه ها را مطالعه می کند (فرضیه هایی چون هستی قائم به ذات و شناخت پذیری دنیای بیرونی). "
بونگه در ادامه، شاخه های اصلی فلسفه را منطق (مشترک با ریاضیات) Logic، هستی شناسی Ontology، معرفت شناسی Epistemology و معناشناسی Semantics معرفی می کند. لیکن چنین نیست و بونگه همانند بسیاری دیگر از فلاسفه و متفکران به کژراهه رفته است. چرا که نه تنها در تعریف فلسفه، بلکه در تعیین شاخه های بنیادی فلسفه تا کنون فیلسوفان به اتفاق نظر نرسیده اند و حتی برخی پا را فراتر نهاده اند و فلسفه را علم می پندارند.
- 15 June 21 ، 13:06